از آنجا که طمع در نهاد همه انسانها ريشه دارد معمولا برای ما تصميم برای فروش سخت تر است تا تصميم برای خريد. هنگام خريد سهام، شانسی برای پول سازی می بيند اما هنگام فروش، اميد خود به سود بيشتر را از دست می دهيد هيچ کس دوست ندارد خود را در چنين موقعيتی قرار دهد. بنابر اين به نظر می رسد که تاثير حرص و طمع ازخطر بيشتر است افراد طبيعتاً به قدری خوشبين هستند که به سادگی به هراس نمی افتند حداقل به آن سادگی که به نفع خود عمل کنند. خوشبينی همان قدر که خوب است، می تواند نتيجه نامطلوب نيز در برداشته باشد. افراد تمايل به اين دارند که سودهای کوچک جذب کنند اما از زيان ها جلوگيری نکنند.
سهامداری که غرورش موجب می شود تا ايمان شگفت انگيزی به چيزهايی که شنيده پيدا کند توانمندی های استدلالی خود را به کار نمی برد. حداقل نه تا وقتی که تمام پولش را از دست بدهد. تعداد خيلی کمی هستند که می توانند عقب بنشينند و منتظر قيمت های خوب باشند. طمع يکی از دشمنان صبر و شکيبايی است. ارزشهای کاذب سهام که به واسطه حرص و طمع ايجاد شده محکوم به سقوط هستند. عامل برد و باخت افراد کمتر به اوضاع اقتصادی و بيشتر به روانشناسی انسانی بستگی دارد. برخی خصوصيات ذهنی که تقريباً در همه وجود دارد، موانع موفقيت ما هستند. بورس سهام تنها درصورتی می تواند برايتان سودآور باشد که هوشمندانه تر از اکثر مردم عمل کنيد. اما اگر همان برنامه آنها را دنبال کنيد، انتظار نداشته باشيد که به اين مهم دست يابيد. اغلب ما آنقدر عجوليم که نمی توانيم صبر کنيم تا سهام ماهيت خود را نشان دهد.
ذهن بشر بيشتر مايل است فرض کند هر چيزی که اتفاق افتاده پيوسته به همين منوال ادامه خواهد يافت. به همين دليل ما فکر می کنيم سهامی که قيمت آن رو به افزايش داشته، پيوسته همين مسير را طی خواهد کرد و البته شايعاتی مبنی بر اينکه گروه ائتلافی تصميم دارد قيمت ان را به هر سهم 100دلار برساند، تا حد زيادی به اين باور ما دامن می زند. گروه های ائتلافی دقيقاً به گونه ای طراحی شده اند که شايعاتی اين چنينی را به راه بيندازند بدون شايعاتی مبنی بر افزايش يافتن قيمت سهام خاصی، چه کسی به خريد آن خواهد شتافت؟ يک فعال بورس هرچه قدر بيشتر اطلاعات محرمانه فرضی را باور کند، ريسک بيشتری خواهد کرد. سهام وقتی به طور نسبی ارزان است هيچ ارزشی ندارد مگر اينکه بدانيم اين ارزانی رو به ترقی است يا تنزل.
مقاله آموزشی پیش رو ، در فرمت PDF و در 40 صفحه و 8 فصل ، تهیه و تنظیم شده است که به بررسی فصول زیر می پردازد:
فصل اول : ماجرای من در سرزمين وارونه
فصل دوم : چگونه غرور به زيان ما تمام می شود
فصل سوم : تاوانهای سنگين طمع
فصل چهارم : گوش سپردن به شايعات و نتايج تلخ آن
فصل پنجم : جائی که خردمندی در غير منطقی بودن است
فصل ششم : در اين جا يک گروه ائتلافی وجود دارد !
فصل هفتم : معکوس عمل کنيد تا برنده شويد!
فصل هشتم : با احتياط قدم برداريد