بارها اتفاق افتاده که تصميم گرفته ایم سهمی را در همان روز که خريده ایم، بفروشیم و بعد وقتی که قيمت تقريباً به حد دلخواهمان رسيده، از فروش منصرف شده ایم زيرا فکر کردیم چند صد دلار سود کافی نيست و بدون استثنا هر بار که به علت طمع سود بيشتر، از فروش منصرف شدیم، بعدها قيمت سهام افت کرد و ما مجبور شدیم سهام خود را به نرخی پايين تر از آنچه در ابتدا قصد فروشش را داشتیم، بفروشیم. جملات مأيوس کننده ای مثل ( اگر در آن زمان فروخته بودم ) را بارها شنيده ایم اما همه ما اين جملات را به کار می بريم. از آنجا که طمع در نهاد همه انسان ها ريشه دارد معمولا برای ما تصميم برای فروش سخت تر است تا تصميم برای خريد. هر کارگزاری می داند که از هر ده مشتری حتی يک نفر نه تنها به هشدار او برای خارج شدن از بازار مخاطره آميز توجه نخواهد کرد، بلکه به توصيه افرادی عمل می کند که به آنها ايمان دارد همان طور که به توصيه همان افراد اقدام به خريد خواهد کرد.

به این صورت که هنگام خريد سهام، شانسی برای پول سازی می بينید اما هنگام فروش، اميد خود به سود بيشتر را از دست می دهيد هيچ کس دوست ندارد خود را در چنين موقعيتی قرار دهد. بنابر اين به نظر می رسد که تاثير حرص و طمع از خطر بيشتر است. افراد طبيعتاً به قدری خوشبين هستند که به سادگی به هراس نمی افتند، حداقل به آن سادگی که به نفع خود عمل کنند. خوشبينی همان قدر که خوب است، می تواند نتيجه نامطلوب نيز در برداشته باشد. هر فرد خوشبينی زود باور نيست، اما اغلب آدم های زودباور خوشبينی به نظر می رسند فرد خوشبين هميشه فکر می کند بازار رو به ترقی است او نمی تواند روند رو به کاهش قيمت ها در يک دوره طولانی را تصور کند اما وقتی ترس برما چيره شود سريع تر از اشتياق عمل می کند. در نتيجه در بورس سهام، بيشتر شاهد روند رو به کاهش قيمت ها هستيم. بازار کساد هرگز به اندازه بازار پر رونق دوام ندارد .شايد يکی از دلايلی که موجب می شود کارگزاران بورس بيشتر به سمت خريد متمايل باشند تا فروش، صرفاً خوشبين بودن طبيعی کارگزاران و اغلب اشتباه آن ها نباشد بلکه خواست خود مشتريان باشد. طمع آن ها موجب می شود از کارگزاران بخواهند که به آن ها خريد را توصيه کنند.

فرض کنيد اگر يک کارگزار بازار سهام، وضعيت رو به رونقی را پيش بينی کند که اتفاق نيفتد، عموم او را می بخشند اما اگر خيلی زود نسبت به وضعيت بازار بدبين شده و کاهش قيمتی را که هنوز اتفاق نيفتاده اعلام کند شهرت خود را نابود کرده است. آن عده افراد طمعکاری که بنا به توصيه او سهام خود را قبل از اينکه به اوج قيمت برسد فروخته اند، هرگز فراموش نخواهند کرد که چه مبلغی را ممکن بود بدست آورند.

اگر فکر می کنيد بهتر است با پول خود در بورس سرمايه گذاری نموده و وقتی قيمت ها به اوج خود رسيدند، سهام بخريد، بايد بدانيد که تمام پول خود را از دست خواهيد داد. طمع يکی از دشمنان صبر و شکيبايی است.ارزشهای کاذب سهام که به واسطه حرص و طمع ايجاد شده محکوم به سقوط هستند.

مطلب آموزشی پیش رو با عنوان، عوامل روانی در معاملات( طمع و ناامیدی) به نوشته  جو راس ، در قالب PDF و در 2 صفحه تهیه و تنظیم شده است.

لینک مستقیم
حجم فایل: 101 کیلوبایت
رمز فایل:
منبع: دیتابورس